تسخیر ادلاین پارت ۱

Sokanta Sokanta Sokanta · 7 ساعت پیش · خواندن 1 دقیقه

سلام برای دیدن پارت اول برید ادامه

این رمان برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمیشه.

 

پارت ۱

مترجم و ویراستار دار: سوکانتا

پیش‌درآمد

پنجره‌های خونم از قدرت رعدی که در آسمان می درخشه، به لرزه می‌افتن. رعد و برق وحشتناکی میزنه و شب رو روشن می‌کنه.  تو اون لحظه‌ی کوتاه، چند ثانیه‌ که نور کورکننده همه‌جا رو روشن می کنه، تصویر مردی جلوی چشمم به نمایش در میاد که بیرون از پنجره ایستاده. نگاهم می‌کنه. همیشه نگاهم می‌کنه.

مثل همیشه، همه چیز رو طبق روال همیشگیم پیش می‌برم. قلبم برای لحظه‌ای از تپش دست می کشه و سپس به‌سرعت می‌تپه، نفسم منقطع میشه، و دستام خیسی عرق را حس می‌کنن. مهم نیست چند بار اون رو ببینم، همیشه همون واکنش رو از خودم نشون میدم.

ترس و هیجان.

نمی‌دونم چرا این‌قدر هیجان‌زدم؟

 حتماً حالم خوب نیست این عادی نیست که گرمایی روان، در رگ‌هام جاری میشه و در مسیر خود، حسی اتش افروز از گزگز به جا میزاره. معمولی نیست که ذهنم به جاهایی میره که نباید بره.

من رو میبینه ؟ با تنها یک تاپ نازک بر تن، که نوک سینه‌هام از زیر اون بیرون زدن؟ یا شلوارک کوتاهی که به‌سختی باسنم رو پوشونده رو میبینه؟ از تماشای من لذت میبره؟

البته که لذت می‌بره!

برای همین هم هست که نگام می‌کنه، مگه نه؟ 

برای همینه که هر شب بر می گرده، و با هر بار امدنش، جسورتر می‌شه ؛ در حالی‌که من تو سکوت اون رو به چالش می‌کشم. 

امیدوارم نزدیک‌تر بیاد، تا بهانه‌ای داشته باشم که تیغه‌ی چاقویی رو روی گلویش بذارم.

واقعیت اینه که از اون می‌ترسم. باید بگم در اصل وحشت‌زدم.

پایان پارت اول 

 

این فقط یه صفحه از جلد اول بود

 قول میدم با افزایش لایک و کامنتا پارت هاهم طولانی تر میشن